آنیساآنیسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
عروسی مامان وباباعروسی مامان وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

آنیسا ثمره عشق ابدی ما

دانه های درشت سفید رنگ چرکی در گلو

این بیماری با تب شدی همراه است به صورتی که انیسا 48 ساعت در تب شدید به سر میبرد وهیچ علاعم دیگری جز گلو درد نداشت که حتی قادر به شیر خوردن و حتی پایین دادن اب گلو هم نمیباشند درمان این بیماری هم فقط کنترل تب میباشدولاغیر که با دادن استامیتوفن هر 4ساعت وپاشویه کردن به صورتی که از کمربه پایین در اب 29-30 درجه باشد. اکثر پزشکان انتی بیوتیک تجویزمیکنند که هیچ تاثیری در بهبود بیماری ندارد چراکه عامل این بیماری ویروسی میباشد. بعد از 3روز دانه های قرمز رنگی روی بعضی از قسمتهای پوست دیده میشود که نشان از پای درامدن ویروس میباشدو پس از ان هم بهبودی کامل حاصل خاهد شد.
22 آبان 1393

اسهال خونی

-به گفته دکتر حق شناس فوق تخصص کودکان از امریکا کودکان زیر 3سال اصلا اسهال خونی نمیگیرند واین نوع اسهال با رژیم غذایی بهبود می یابد رژیم غذایی شامل : سوپ مرغ (سینه مرغ-هویج -سیب زمینی- گشنیز وجعفری تازه) و موز که باید صیح -ظهر-شب به کودک داده شود. اگر برای بار دوم این مورد تکرار شد وبعد از چند ماه کودک دوباره دچار این بیماری شد درمان سفکسیم به مدت 5 روز تجویز میشود چرا که روزه عفونی شده و نیاز به بازسازی دارد.
18 شهريور 1393

سرماخوردگی

از توضیح اضافه اجتناب میکنم ...به صورت تیتر وار مینویسم امیدوارم مادرای عزیزی که میخوانند استفاده کنند 1-در سرماخوردگی دادن دیفن هیدرامین به کودکان زیر3سال  سرماخوردگی را بدتر چرکی میکند 2-پماد ب.ب.کلد نقش انتی بیوتیک داردو گرفتگی بینی را برطرف میکند 3-شربت  کتوتیفن   ضد سرفه است وکمی هم خواب اور است شب وصبح به کودک داده شود. 4-اگر آب دماغ سفید رنگ بود این نشانه عفونی شدن سرماخوردگی است اگر سبزرنگ باشد ویروسی است. 5- داروهای گیاهی مثل: شیرخشت + ترنجبین :برطرف کننده تب و از بین بردن میکروب های بدن (ترنجبین را در آب جوش خیسانده وبعداز ته نشین شدن موادش آب روی آن را صاف میکنیم وبا عسل یا کمی نبات شیری...
7 خرداد 1393

توت فرنگی های من....

به نظر من مادر بودن توی عصر امروز چیزی نیست که بشه همینطوری سرسری ازش ردشد....وبه قول قدیمی ها بچه آب دماغشو هم که بخوره بزرگ میشه....من این چیزو اصلا قبول ندارم....بعضی از تجارب قدیمی هام برام جای بحث داره...ونمیتونم بهشون اعتماد کنم ترجیح میدم خودم صحیح وخطا کنم  تا اونارو اجرا کنم...میدونم خیلی سخته ولی ترجیح میدم خودم بچمو بزرگ کنم تا اینکه بچم هر روز خونه یکی با افکار و عقاید خاله و عمو ومامان بزرگ ....بزرگ بشه....راحتی بهم نیومده دیگه چیکار کنم منم با همون افکار توت فرنگی خودم.....آخ گفتم توت فرنگی....راستی چی میشد من یه مزرعه بزرگ داشتم بعد یه گوشه اون پر از توت فرنگی....وای....ومن هر روز صبح توی اون باغ قشنگ بودم ....و میدونم ی...
5 خرداد 1393
1